خاطرات گذشته

خاطرات گذشته

روستای گرمارود
خاطرات گذشته

خاطرات گذشته

روستای گرمارود

دو روایت از امامزاده قاسم علیه السلام آئیین

 روایت اول - مرحوم استاد صمدخان منصوری یکی از اولین معلم های منطقه الموت   اعتقاد عجیبی به امامزاده قاسم علیه السلام آئین داشت و بی آن نبود موقع رفت و برگشت به زرآباد به زیارت این امامزاده نروند ، بجهت اینکه ایشان پدر داماد و همچنین همسر خاله مادرم بودند هر سال چندین بار  بمناسبتهای مختلف گرد هم می آمدیم ، در یکی از این ملاقاتها وقتی که صحبت از امامزاده ها پیش آمد ایشان راز اعتقاد و علاقه خویش به امامزاده قاسم را اینگونه گشودند

آن 

ادامه مطلب ...

صداهائی که خاموش شدند

پس از نزدیک به هفت سال دوری از مراسم محرم امسال هر جور بود خودم را به روستا رساندم ، دلم تنگ شده بود برای همه چیز و خیلی بیشتر برای نوحه های اصیل و سنگین الموتی ، اما چه بگویم که خیلی از صداها خاموش شده بودند و اندک کسانی هم بودند تمایلی به خواندن نداشتند ، بواسطه از یکی از دوستان خواستم که هر جور هست مش محمود اسکندری و حاج اسکندر اسکندری  نوحه بخوانند و البته این سعادت نصیب شد و مراسم الوداع با صدای حاج اسکندر  ( زینب مهربان الوداع  الوداع ، با همه کودکان الوداع الوداع  ... ) و مراسم شام غریبان را با صدای مش محمود اسکندری شنیدم  امشب به صحرا بی کفن جسم شهیدان است  شام غریبان است  ، امشب نوای کودکان بر بام و ایوان است  شام غریبان است ) و چه زیبا هر دو عزیز خواندند ، به مراقی محله که دسته بردیم یادم آمد حاج میرزا مراقی نوحه بسیار زیبائی که سبک خاص خودش را داشت میخواند سراغی از او گرفتم محمدعلی قربانی گفت حال مساعدی ندارد خیلی دوست داشتم صدایش را مجددا بشنوم ، و البته جای خالی حاج نبی با مرثیه هایش نیز خالی تر از گدشته بود . مخصوصا نوحه امان از چرخ دون پرور فغان از چرخ دون پرور ، امسال شرایط جوری شد که نتوانستم شب عاشورا به زرآباد بروم ، اقای منصوری که داماد ماست رفته بود پرسیدم چه کسی شاه شهید را اجرا کرد ، یادم آمد صادق باقری هم امسال از میان ما رفت که بخواند امروز در زراباد خون عزا زند جوش جده یا احمد مختار حسین بی کفن است ، دائی احمدم هم نیست که شعر معروفش را بخواند شمر ایا میشناسی مادرش زهرا بود فقط میماند سید اسلام . روز عاشورا به ائیین میرفتم معمولا سید احمد و سید اقا برادران باهم نوحه بر تو میهمانیم کربلا را میخواندیم و حالا دیگر از سید اقا خبری نیست ، به آئئین بالا هم میرسیدیم و وقتی تمام  هیئت های محل های کوشک و گرمارود و دیکین به پشت امامزاده بالا آئیین رسیدند بقول برادرم بنان الموت مرحوم سید محمد حسینی با ان صدای گیرا و جذاب خود خوش امد گوئی کند گروه عزادار خوش آمدید ما همه هستیم جمله مهمان حسین . وجود  و شخصیت و ابهت و گرمای  صدای آن مرحوم بقدری گیرا بود که همه ناخوداگاه جذب ان میشدند ، جایش خالی شد  نتیجه آن شد که متاسفانه امسال بعضا احترام صورت نگرفت . شب شام غریبان و وقتی که عزاداری ها دیگر پایان یافته به دوست عزیزی میگویم چرا به رغم سبکها و نوحه های زیبای الموتی بسراغ نوحه های کوبشی  جدید که جایگاهی هم در بین مردم ندارد میروید ، ما در این زمینه دارای فرهنگ هستیم اصالت داریم ، منکر نو آوری استفاده از نوحه ها جدید هم نیستیم  اما نه به از دست دادن نوحه های اصیل خودمان - من در اینجا از همه دوستان وبلاگ نویس میخواهم برای حفظ این نوحه ها  و نواها که جزئی از فرهنگ ما هستند تلاش خود را بکار بگیرند.

دائی فرج و آقا سهراب

محرم برای  اغلب الموتیها حسی مثل پر کشیدن داره من هنوز راز این حس عجیب را پیدا نکردم ، شاید بخاطر زلالی و سادگی مراسمی هست که هر الموتی را برغم تمامی سختیهائی که داره بسمت الموت میکشه ، توی سالهای دورتر  در گرمارود ما دو تا از این عاشقا هر جور بود خودشان را محرم به روستا میرسانند یکی دائی فرج بود و دیگری اقا سهراب ، دو دوست و همکار و همسایه که عاقبت دائی فرج وقت وداعش از اقا سهراب خواست که پسرش را مثل پسر خودش بدونه و دامادش گرفت ، هر چند آقا سهراب هم زود از میان ما رفت ، دائی فرج مردی دوست داشتنی با قدی بلند و سبیلهایی خاص بود وقتی می آمد شوری خاص به مراسم محرم میداد خیلی از وسایل مجلس و اسباب عزاداری امام حسین (ع) به همت این دو بزرگوار تهیه شده اند ، برعکس این سالها که مراسم به تاسوعا و عاشورا ختم شده همت میکردند و هر جوری بود خودشان را حداکثر تا پنجم ماه محرم به روستا میرساندند و بعد شروع میشد هیئت و دسته به روستاهای اطراف آن سالها به علی آباد ، دیکین ، گرمارود بالا و روزهای تاسوعا زرآباد و روزهای  عاشورا به آئیین میرفتیم البته یکسال هم به معلم کلایه نیز هیئت و دسته بردیم اما حالا فقط با دیکین مراوده و دسته بردن صورت میگیرد و روز عاشورا هم به آئیین . حیفم امد در این روزهای عزیز  یادی نکنم از خادمینی که برای زنده نگهداشتن شور و یاد حسینی از هیچ تلاشی فروگذار نکردند .

  ادامه مطلب ...